انریکه در سال ۲۰۱۰،بعد از انتشار آلوم یوفوریا،مصاحبه های زیادی انجام داد که یکی از اون مصاحبه های طولانی که در اون راجع به این آلبوم صحبت شده ،مصاحبه ی اون با برنامه رادیویی مشهور در مادرید بوده.مصاحبه بین انریکه و مجرای برنامه که کمی بعد از تولد انریکه در سی و یکم می ۲۰۱۰ صورت گرفته .مصاحبه خیلی مفصله و در اون هرسوالی از انریکه پرسیده شده!نحوه عملکرد برنامه ام برای پرسیدن سوالاش جالبه.دو مجری از انریکه سوالات رو میپرسن که من سوالات هر دو مجری رو با کامه “مجری” مشخص کردم اما خب هر سوالو یکیشون میپرسن.در ادامه می تونید مصاحبه رو دانلود کنید وترجمشو بخونید.
مجری:انریکه ایگلسیاس! صبح به خیر.بر برنامه خوش اومدی و حضورت باعث خوش حالی ماست
انریکه:خیلی ممنون
مجری:خیلی از حضورت خوشحال شدم،هرچند که سال ها از حضورت در برنامه ما میگذره
انریکه:چند ساله مگه؟!
مجری:چند ساله ؟!..۱۰ سالی میگذره از آخرین حضورت.البته از آخرین باری که اومدی اسپانیا چیزی نمی گذره
انریکه:از آخرین باری که اسپانیا اوومدم…..خب شاید آره..حدودا ۱۰ سالی میگذره شایدم بیشتر
مجری:آره همینه
مجری :دیگه پا به سن گذاشتی!
انریکه:پیر شدم دیگه…
مجری:پیر نشدی…ولی هر روز داری پخته تر میشی به نظرم
انریکه:پیر…از کار افتاده…خسته!
مجری:تازگیا تولد بود!
انریکه:۴۲!
مجری:۴۲!…شوخی نکن!
مجری:۳۵ سالته بابا!
انریکه:خب من گفتم ۴۲!…ولی در حقیقت تازه وارد ۳۵ سالگی شدم!
مجری:حرف نداری مرد!..همه چیزت ردیفه…هیکلت بیسته!
انریکه: این روزا زیادی لاغر شدم.کم غذا می خورم
مجری:تو واقعا قدبلندی…من انریکه رو قبلا دیدم..قامتش طوریه که باید بیشتر غذا بخوره.بدنش عضلانیه…فیله ی اسپانیایی رو یادت نره!
انریکه:به خاظر سفر و فعالیت های روز مره زیادیه که دارم
مجری:اما به نظرم می ارزه که به خاطر یه تحول بزرگ مثل آلبوم یوفوریا لاغرشه آدم!..ترک اخیری که منتشر شد،i like it، باعث محبوبیت بیشتر در رادیوهای آمریکایی شد.تبریک!
انریکه:خیلی ممنون
مجری:خب این بخش خوبشه فکر کنم!اما از یه جهاتی ام ممکنه خسته کننده باشه…این که از این به بعد دوباره دائما بخونی و…
انریکه:فک می کنم این بخش خوبشه! اینه که ارزشمنده واقعا و می ارزه به جنبه های منفیش!
مجری:حتما همین طوره
مجری:خب بازم تبریک میگم…رسیدیم به جاهای خوب.میخوایم امروز یک سری از سوالاتی رو ازت بپرسیم که توسط بچه ها مطرح شده!برای این که سوالارو بدونیم همین الان به مدرسه بچه ها میریم.می دونید که..بچه ها روراست هستن!از هر چیزی سوالاتیو طرح می کنن واست! به علاوه برنامه ی دیگمونم به این صورته که ما یه سری از کلماتو در نظر میگیریم و پیرامون اونا، ده تا صفت رو مینویسیم و شمارو راهنمایی کنیم که اون کلمه مد نطر ما رو رو حدس بزنی.حله؟
انریکه:بریم!
مجری:خب ما ده تا کلمه پیرامون شخصیت فرد مشهوری در نظر گرفتیم…که انریکه ایگلسیاسه.وقت شما محدوده و ما الان کلماتو در نظر گرفتیم.باید شروع کنیم الان.حاضری؟
مجری:داره آب میخوره!…داره آب میخوره!
مجری:خورد…خب شروع کنیم صفت هایی رو که ما در نظر گرفتیم باید حدس بزنی
انریکه:اه…مهربون؟
مجری:نه
انریکه:نه؟!
مجری:نه.متاسفم
انریکه:عجیب غریب
مجری:نه
مجری:چه جوری پول درمیاری؟
انریکه:خواننده ام
مجری:همیییییینه!
مجری:اولیو حدس زدی…خیلی خوبه!
انریکه:باشه..
مجری:چیزی که تبدیل شده به بخشی از شخصیتت و همیشه می پوشی!؟
انریکه:کلاه
مجری:درسته
انریکه:دیگه چی…دیگه چی..دیگه چی
مجری:خودتو خوب نمیشناسی…مگه نه؟
انریکه:جین؟
مجری:نه!
مجری:اسم آلبوم جدیدت؟
انریکه:یوفوریا
مجری:دقیقا…بی خیال…!سه تا شو تا حالا گفتی!
انریکه:خیلی نابودم تو این مسابقه!
مجری:آره…خیلی بد بودی تا الان!
انریکه:خب کمک کنید
مجری:کجا زندگی می کنی؟
انریکه:میامی
مجری:ذقیقا…همینه!..چهارمیش بود
انریکه…اه!
مجری:فامیلیت؟
انریکه:فامیلی من…اه..ایگلسیاس
مجری:خب ایگلسیاس درسته…البته زمان داره تموم میشه و ما هنوز فقط چهارتارو حدس زدیم.اینا کلماتی هستن که ما در ارتباط با انریکه ایگلسیاس جمع آوری کردیم…
مجری:خوانندگی،یوفوریا،کلاه،hero،ایزابل،خولیو،کورنیکوا،میامی و…
مجری:بدک نیس به نظرم
مجری:آره
انریکه:یه مقدار احمق بودم امروز من!
مجری:نه نه..من فکر می کنم که…
انریکه:البته فکر می کنم علت جوابای پرت من خستگیم بوده.حاضرم
مجری:بریم پس
مجری:خب امروز با انریکه هستیم و میخوایم به یه دبیرستان بریم.امروز یه پسر این شانسو داشته که بتونه مستقیم با انریکه ارتباط داشته باشه و سوالاشو واضح بپرسه.بریم ببینم چه سوالاتی برای انریکه در نظر گرفته شده.موفق باشی (انریکه!) این بچه ها حرف ندارن و…
انریکه:رک هستن!
مجری:رک!..بریم سوال اولو بشنویم
دانش آموزاول:سلام انریکه.من سارا هستم..تو اصلا کی هستی!..عمرا اگه بشناسمت من!
انریکه:سلام سارا
مجری:این بچه سنش خیلی پایینه ..باید بگم که هنوز چیزی راجع بهت نمیدونه و…
انریکه:مشکلی نیس.خب من انریکه هستم.خواننده ام و دیگه…چیزی که باید بگم…سارا!..خانوادتم ممکنه اصلا منو نشناسن!
مجری:می شناسن!..جتما میشناسن!…خیلی عجیبه اگه کسی انریکه ایگلسیاسو نشناسه!
انریکه:نه!خیلی از افراد هستن که من میدونم منو نمیشناسن و اصلا قبولم ندارن!
مجری:نه!باید بگیم که در واقع خیلیا هستن که هنوز آهنگاتو نشنیدن..واگرنه همه انریکه رو میشناسن.
انریکه:حقیقتش من کسیو نمی شناسم که تک تک البوما گوش داده باشه و بشناسه!همشو…اممم…فکر نمی کنم اصلا!..چون همه ی آلبومای من موفق نبودن و کلی اشتباه توشونه!
مجری:و همین موضوعه که باعث پیشرفت یه خواننده میشه
انریکه:همین طوره
مجری:با توجه به گذشته و کسب تجربه از خطاها،فکر می کنی از زمان انتشار آخرین آلبوم تا الان،چه خطاهایی رو در کارت داشتی؟
انریکه:خب راستش یاد گرفتم که از همه چیز باید بیشتر لذت برد!.مثالا اومدن به این مصاحبه می تونه شبیه یه رویا باشه و کاملا لذت بخش واسم.اصلا باورم نمیشه ۱۵ سال از وقتی که آلبوم اولو ضبط کردم گذشته!دقیقا وقتی ۱۸ سالم بود…گاهی آدم نمی فهمه که باید از لحظاتی که خیلی خاطره انگیز هستن لذت ببره.من آدم موفقی هستم و همین موضوع باعث شده گاهی نتونم لذت ببرم از موقعیتم و شکرگزار باشم.چون که خیلی از آدما هستن که به اون چیزی که مطلوبشونه نمیرسن.و این خیلی سخته.ولی من الان بعد از ۱۵ سال رسیدم و…
مجری:هنوز که دیر نیست.می تونی از مدت باقی مونده نهایت لذتو ببری
انریکه:آره..ولی خب زمان می گذره به سرعت!..واقعا باورم نمیشه نهمین آلبوممو منتشر کردم و الان ۱۵ سال داره میگذره.خیلی وقتا به گذشته فکر می کنم آه می کشم
مجری:ولی فکر می کنم مهم ترین قسمت این موضوع اینه که تو این مدت برای تاپ بودن و نامبروان شدن تلاش نکردی!بلکه برای نامبروان موندن کار کردی..واینه که صنعت مرموز خوانندگی رو پیچیده تر می کنه.
انریکه:فکر می کنم فرمول این پیچیدگی از نظر شما!،لذت بردن از کاری که انجام میدی و صبر و تحمل باشه.من فکر می کنم که مسیر همه ی خواننده ها نامساعده.راه که در پیش دارنو می گم.و بعضی مثل من می تونن با به یاد آوردن لحظات سختی ۵ سال پیش، ،ده سال پیش و…لحظات خوبی رو برای خودشون رقم بزنن.اما خب دوران سخت و بد…
مجری:واقع بد هستن!
انریکه:آره واقعا
مجری:خب بریم سراغ پسربچه ی دیگه ای که این جاست و ببینیم چی میخواد بپرسه.
دانش آموز دوم:سلام انریکه.تا حالا بابت مشهور بودن نگرانم شدی؟
انریکه:تا حالا به خاطر مشهور بودن نگران شدی..!؟..هه خب این به اندازه ی شهرت من بستگی داره.نه..نشدم.ولی بذار یه چیزی رو بهت بگم..من یه بار خیلی نگران شدم.زمانی که اولین آهگمو شنیدم.اولین باری که رادیو پخشش کردم خیلی مضطرب شدم.
مجری:واقعا؟
انریکه:آره
مجری:حست به جای احساس غرور و بالیدن به داشته هات بوده!
انریکه:خب فکر می کردم اون لحظه روی ابرام!ولی خیلی نگران بودم.ترانشو موقعی نوشتم که فقط ۱۵ سالم بود و وقتی ۱۹ سالم شد آلبوم اولمو منتشر کردم.خیلی واسم عجیب بود وقتی اولیو از رادیو شنیدم.
مجری:بریم ببینیم این دختر چی می گه
دانش آموزسوم:سلام انریکه.اسمم مارتاست.
انریکه:سلام مارتا
دانش آموز سوم:دوست دخترت در چه حاله؟
انریکه:چه شیرینی تو…مارتا!مرسی .خوبه.خیلی ازت ممنونم مارتا
مجری:همه چی رو به راهه بینتون؟..البته خیلی خوشکله..تا جایی که من میدونم!
انریکه:فکر کنم این سوالی که پرسیدی و باید به مارتا میگفتی ازم بپرسه!
مجری:آره..۹۰ درصد شانسمونو از دست دادیم!
دانش آموز سوم:من تورو نمی شناسم انریکه..ولی گفتی دوست دخترت خوبه که؟
مجری:۹۰ درصد حدس میزنم خواهر بزرگترش بهش گفته راجع به دوست دخترت!
انریکه:خیلی بازمست این مارتا!
مجری:رابطتتون واقعا خوبه باهم که؟
انریکه:بله.خوبیم
مجری:بابتش خیلی خوشحالم…خب بریم سراغ چهارمی
دانش آموز چهارم:سلام انریکه.نیکولاسم.دوس داری بچه داشتی باشی؟یا اصلا به بچه ها حال نمی کنی؟
انریکه:سلام نیکولاس.چه بچه ی بانمکی…نه.من مخالف بچه ها نیستم.بچه هارو دوس دارم.ولی الان..نه .نه .نه!
مجری:تو ذهنتم چیزی دربارش نمی گذره؟
انریکه:نه.بهش فکر نمی کنم.
مجری:یعنی اصلا آمادگیشو نداری؟
انریکه:اوووف…الان که نه.آمادش نیستم.ولی شاید اگه بعدا دوبار دعوتم کردید و اومدم بگم آره!
مجری:پس فکر می کنی الان وقت بچه دارشدن نیست
انریکه:الان نه!
مجری:باشه
دانش آموز پنجم:سلام انریکه.تو آهنگاتو خلق می کنی با کلا آهنگا برای تو خلق میشن؟
انریکه:واوووچه قدخاص و جالب بود سوالت..اسمشو نگفت فک کنم.گفت؟
مجری:نه
انریکه:نه..درواقع من آهنگامو کش میرم!خیلی از اهنگا کار خودمه و خودم مینویسمشون
مجری:خب میشه یه مقدار واسمون درباره کار cuando me enamoro و همکاری با خوان لوییز بگی؟
انریکه:این آهنگ اثریه که من سال ها پیش با دوست خوبم دسیمر بوئنو نوشتم .۹۹ درصد آهنگای یوفوریا وقتی خونه بودیم تنظیم شد.من یه اتاق کوچیک که البته باید گفت استدیو کوچیک کنار اتاق خوابم دارم.جایی که اکثر الهامات برای ترانه هام صورت میگیره.زمانی که این اهنگو داشتم مینوشتم فهمیدم که قابلیت اینو داره که بهش استایل باچاتا بدیم و برای این کار کی بهتر از خوان.!..من با آهنگای خوان لوییز گرا بزرگ شدم و آرزوم بود که باهاش کار کنم.افتخاری شد که تونستم بعد باهاش اشنا شم و الان یکی از طرفدارای واقعیش باشم.جدا از تخصصی که داره،یه آدم فوق العادست!
مجری:و در واقع آرزوت بود باهاش کار کنی.
انریکه:اوه..خوان لوییز گرا!…حدود سه هفته پیش یه کنسرت غیرانتفاعی برای هایتی داشتیم با هم.چون خوان مشغول جمع کردن پول برای بچه های بی خانمان هایتیه.و آلخاندرو سانز ،میگوییل بوسه معروف حضور داشتن در این کار.من همون موقع فقط خوانو میدیدم که داشت می خوند و روی استیج مدیریت میکرد گروهشو و منم مبهوتش شده بودم اولین باریو که که کنسرتش رفتم و اولین باری که آلبوم داد یادمه .من ۱۳ سالم بود و اون موقع اجراهش مربوط به آلبوم باچاتا روزا بود.
مجری:هنوزم مبهوتش میشی…یعنی منظورمه که خودت یه خواننده بزرگی و بازم بادیدن بقیه روی استیج تحت تاثیر کاراشون قرار میگیری؟
انریکه:صد در صد.بالاخص وقتی من با آهنگاشون بزرگ شدم.مخصوصا خوان لوییزگرا..وقتی به این ترانه های قدیمی گوش میدم یه حس نوستالژی خاصی بهم دست میده.اولین باری بود راستش..اولین کنسرتی بود که بدون پدرم رفتم و اولین خواننده ی لاتینی بود که در کنسرتش حضور داشتم.
مجری:در هرصورت من عاشق این آموزیک ویدیو cuando me enamoro ام.به خصوص که ماام الان داریم راجع به بچه ها و نظراشون بحث می کنیم.
انریکه:آره بچه ها..دقیقا
مجری:ویدیوش عالیه!
انریکه:واقعا دلم میخواست بچه ها هم داخل ویدیو cuando me enamoro هم باشن.این آهنگ یه آهنگ پاکه!چجوری بگم…یه آهنگ خاص با حس خاص مدرسه و درگیر شدن با حس عشقی که به همکلاسیت پیدا می کنی.من شاگرد خوبی نبودم تو مدرسه اصلا.ولی قطعا اگه کنار دختری تو کلاس بودم که بهش حسی داشتم برای مدرسه رفتن مشتاق می شدم.البته در من صدق نمی کنه چون هیچ وقت صبح زود برای مدرسه بیدار نشدم!..اه
مجری:خب ..من تا به حال ندیدم انریکه در برابر سوالایی که ازش پرسیده میشه کم بیاره.با این حال دارم بهت هشدار میدم که ما در هر موردی سوال داریم ازت.به نظرم جوابای صادقانه همیشه ستودنی هستن و هیچ وقت این جور آدما با این جوابا کم نمیارن.بریم سراغ پنجمین سوالی که ازت شده
دانش آموز پنجم:سلام انریکه.من آلوارو هستم.تو آدم افاده ای ای هستی؟
مجری:افاده ای هستی انریکه؟
انریکه:اه…آلوارو…من….خب بستگی داره که افاده ای از نظرت چه معنایی داشته باشه.من فکر می کنم که به مرحله ای رسیدم که سعی می کنم از همه چیز بهترینشو بخوام و به کم راضی نشم.اما اصلا افاده ای نیستم.افاده ای نیستم…نیستم به هیچ وجه!..اما سعی می کنم اگه یه روز به جایی رسیدم که بخوام افاده ای برخورد کنم تو اون زمینه بهترین باشم.البته بازم بستگی به تعریفت از این کلمه داره.کلا برداشتت از کلمه ی افاده ای چیه؟ (اشاره به مجریا)
مجری:اممم…من فکر می کنم یه چیز مبهمه این کلمه و بستگی داره دقیقا.اما کلا من افاده ای نیستم و جهات منفیشو ندارم و فکر می کنم آدم خوش طبع و بلند نظری هستم فقط
مجری:فکر می کنم pauliina می تونه بهش ربط داشته باشه (به معنای آدم پرافاده ،اشاره به مجری اول).کلا به نظرم آدم افاده ای کسیه که سعی می کنه زیاد خودشو نشون بده با رفتارش
انریکه:اما paulina کلمه ی مکزیکیه.فکر کنم معناش مفاوت باشه با زبون ما.این طور نیست؟
مجری:چرا..می تونه متفاوت باشه معناش
مجری:شاید..می تونه.
مجری:ولی من فکر میکنم کلا به معنای آدمیه که بیش از داشته هاش برای خودش ارزش قائل میشه.
انریکه:اگه معنای افاده ای اینه که من اصلا این جور آدمی نیستم.ولی اگه معنای….اوووو…نه!
مجری:بی خیالش
مجری:سوال بعدی
دانش آموز ششم:سلام انریکه.بابام می گه رو صورتت یه خال داری.مامانم میگه این مادرزادی بوده.راست میگن؟
انریکه:سلام پابلو.اسمش پابلو بود دیگه؟…خب الان که چیزی روی صورتم ندارم.ولی قبلا داشتم.
مجری:اما تو هیچ وقت این خالو دوست نداشتی .
انریکه:بذار راستشو بگم…من این خالو دوس داشتم و مشکلی باهاش نداشتم.من آدمی ام که….چینی ها یه عقیده ای دارن که میگن برداشتن آثار مادرزادی بدشانسی میاره واسه آدم
مجری:واقعا؟
انریکه:این چیزیه که چینی ها می گم.اما من رفتم دکتر قبلش.بهم گفت که هشدار داد که این خال ممکنه تبدیل به یه غده سرطانی شه.منم مجبور شدم خلاص شم از دستش.ولی خب مردم فکر میکردن قبلا که من به خاطر این عقیده ها این خالو داشتم تا اون موقع
مجری:البته..تو اولین نفری نیستی که این کارو کرده.
مجری:خب فکر می کنی با آلبوم جدیدت چه چیز جدیدی رو به دست آوردی؟به نظرم سعی کردی از اون کنج راحتی ای که داشتی بیرون بیای…(منظور از کنج راحتی،حفظ روال کاری قبلیشه)
انریکه:کنج معمول چیه؟
مجری:نه.گفتم کنج راحتی
انریکه:اهوم.من فکر کردم گفتی کنج معمول کاریم.به خاطر همین پرسیدم
مجری:من کلا درست حسابی حرفمو نمیزنم.کلا ازم قطع امید شده
انریکه:ولی گفتی کنج معمول ها!…نگفتی؟
مجری:آره..گفت کنج معمول.!
مجری.:شایدم..شایدم.میگم که نمیدونم چی می گم.!!!
انریکه:موقعی که دارم رو آلبوم کار می کنم هیچ برنامه ریزی ای ندارم من.!یعنی این طور نیس که خب بشینیم مشخص کنیم کدوم سبکو دقیقا میخوایم تو این آلبوم پیاده کنیم.اون چیزی که واسه من مهمه اینه که بشینم آهنگی رو بنویسم که حس می کنم نسبت بهش مشتاق ترم.دلیل اصی نام گذاری یوفوریا شاید این بود که با شنیدن اهنگاش بشینیم و دنبال لحظه هایی بگردیم که پر از شادی بودن و مشتاقشونیم.انتشار آلبوم خیلی سخته.چون شما نیاز دارید همراه کار روی آلبوم سفر کنید تا بتونید انگیزه بگیرید از همه چیز.من سعی کردم با این آلبوم دنبال اون لحظه های خاص بگردم.اون لحظه هایی که پر از احساس نشاطن و بهشون عشق می ورزم.فکر می کنم این البوم ۴ یا ۵ آهنگش خاص ترن و مردمو سورپرایز کرده.
مجری:چرا آلبومو به ما توصیه میکنی؟دقیقا چرا؟چون یه سری می تونن موقع سفر گوش بدن و انرژی بگیرن یا یه سری باهاش برقصن؟
مجری.:هه…یه روز رفته بودم باشگاه دیدم بچه ها دارن با i like it تمرین می کنن!
مجری:خیلی عالیه..
مجری:در واقع آره.حرف نداره..کلا آدم با شنیدنش ناخوداگاه شل میشه..
انریکه:یوفوریا آلبومیه که خیلی وقته می خوام منتشرش کنم.چون دوزبانست.هم آهنگای انگلیسی داره و هم اسپانیایی.این در حالیه که مدت ها برای انتشار آلبوم دوزبانه صبر کردم چون کمپانیا همکاری نمیکردن.ولی خب با تحولات جاری همه چیز تو دنیا از جمله موسیقی عوض شد.امروزه همه با یه سرچ میرن و آهنگ موردعلاقشونو پیدا می کنن.حرفم همینه در واقع.اینه که متاسفانه با این مورد کسی دیگه آلبومارو مثل قبل نمی خره.i like it هم مثل cuando me enamoro حرفی برای گفتن نداره ظاهرا!اما همینان که این آلبومو تشکیل دادن و مطرحش کرن.به نظرم اگه کسی تو اسپانیا یا خارج این آلبومو بخره می فهمه که علت خریدش اینه که هر آهنگش یه دنیا با آهنگای دیگه فرق داره.
مجری:چه عالی
انریکه:و همکاری هایی که تو این آلبوم صورت گرفته باعث خاص شدنش شده و هر آهنگش به نظرم عطر و بوی خاص خودشو داره.
مجری:خب سوال بعدی ای که داریم مشخصه ازش که حاصل فکر یه بچست.ولی خب می دونید که رک و صادقانست چون از زبون یه بچه میشنویمش.
دانش آمورهفتم:سلام انریکه.من میگوئل هستم.راسته میگن تو قوای جنسیت کمه به خاطر اندامت؟
انریکه:وااااااااااای….میگوئل؟!…سلام میگوئل!
مجری:مگه بهت نگفتم سوالش خیلی صادقانست چون از زبون بچه ها داریم میشنویمش!
انریکه:راستش…خب…راستش اینم بستگی داره…شاید..نمیدونم.ببین!شاید احمقانه باشه.ولی خب حداقلش اینه که کمتر از تو نیستم دیگه!
خب راستش…این چیزیه که به نظرم اومد..هرچند خیلی چرت گفتم!
مجری:ولی جواب بچه رو ندادیااا…جوابش سخن نیس که..ولی خب..
انریکه:میگوئل،به بابات بگو انریکه خیلی تو فاز جواب دادن به این تیپ سوالا نیس که نیس!
مجری:انریکه.واقعا ملاقات امروزم با تو خوب بود چون…
انریکه:سوالای بچه ها خوبه!
مجری:خیلی روراستن..نیستن؟البته می دونم که بعضیاشون سوالای خارج از حدشون میپرسن.نمیشه انکار کرد اینو..
انریکه:می دونم این آخریش بود..ولی آخرین سوال نبود که واسه من!
مجری.:خب من اوقات خوشی رو باهات گذروندم و امیدوارم بارها و بارها همدیگرو بازم ببینیم .واقعا باعث افتخارم بود.
مجری:امیدواریم همش آلبوم بدی بیرون!
انریکه:بهتون گفتم رانندم هر روز برنامتونو صبح گوش میده؟ برنامه موردعلاقشه.
مجری:چه خوب…
مجری:از این بابت خوشحالیم واقعا.ممنونیم.
مجری:امیدوارم خیلی طول نکشه پروسه زمانی بین این آلبوم و آلبوم بعدیت
انریکه:نه
مجری:چون تو قصد داری فعلا کلی آلبوم بیرون بدی..
انریکه:ولی خب من باید آهنگ خوب بدم بیرون که گوش کنی!
مجری:واقعا خوب عمل کردی تو یوفوریا
مجری:میریم که گوش بدیم این آلبومو
مجری:آره واقعا…خوب عمل کردی..انریکه!یه بوس گنده!
انریکه:خیلی خیلی ممنونم ازتون
بعد از اتمام مصاحبه انریکه با رادیو،مصاحبه ی کوتاهی ام با کانال ۱۰۰ تلویزیونی مادرید انجام شد که در ادامه ترجمه ی کوتاهشو میخونید:
خبرنگار:امروز مهمون ویژه ای داریم در کانال ۱۰۰ ،انریکه ایگلسیاس،کسی که در صدد انتشار رسمی البوم یوفوریایی هست که قبلا خبرشو بهمون داده و دو سینگل آلبومشو پیش از این منتشر کرده بود برامون.سلام انریکه
انریکه:سلام
خبرنگار:قضیه ی انتشار همزمان دو سینگل خاص این البوم با هم چی بود؟چون می دونی که رسمش اینه که اول یکی رو و بعدا دومی رو منتشر کنن.میخواستی با انتشار همزمانشون رضایت هر شخصی رو به هر سلیقه ای جلب کنی؟
انریکه:علت این موضوع تغییرات اخیره کاریه.خب یوفوریا اون چیزیه که همیشه دلم میخواست.و ضمنا دو زبانست.بنابراین تصمیم گرفتم دو سینگل منتشر کنم.یکی اسپانیایی که cuando me enamoro هست با خوان لوییز گرا و اون یکی i like it که با پیت بول بوده.
خبرنگار:خب ما دو تا سینگلو دیدیم و تو موزیک ویدیو ilike it تو در حالی می خونی که با کلی دختر احاطه شدی و فضا بدجوری تابستونی و هاته که آدم دلش میخواد برقصه.در مقابل cuando me enamoro هست که باچاتا خونده شده.
انریکه:به نظرم می تونی با هردوش برقصی.ولی با cuando me enamoro آروم تر!
خبرنگار:می تونی باچاتا برقصی؟
انریکه:مسلما موقع رقصیدنم از خنده دیگه حال نداری!
خبرنگار:ولی شاید بتونیاا
انریکه:خواهش می کنم…من اصلا..خیلی افتضاحم تو این مورد.
خبرنگار:خب بعد از انتشار این آلبوم به نظر میرسید که قصد داری یه تور رو برنامه ریزی کنی.
انریکه:در حال حاضر…تور..خب فعلا برنامه ای براش ندارم.میخوام فعلا بعد از انتشارش سفر کنم و با خودم معرفیش کنم و داخل برنامه های تلویزیونی و شوها اجرا کنم.بعدش دیگه تور رو شروع می کنم و سعی می کنم کم کم به استراحت و ثبات برسم بالاخره
خبرنگار:این هفته یورو ویژنو دیدی؟
انریکه:نه.نتونستم
خبرنگار:می دونستی اسپانیا با پانزدهمی کارشو تموم کرد؟بعدشم دنیل دیگس اسپانیا رو روی استیج معرفی کرد و آخر شو یکی از طرفدارا پرید رو استیج؟!
انریکه:حتما معروفم بوده..
خبرنگار:آره..فقط رولاند گروس میتونست بیاد جمعشون کنه!….انریکه تا حالا واست پیش اومده در حال اجرای زنده روی استیج یکی از بیننده ها بپیره رو استیج؟
انریکه:اوو.نه!چرا یه بار پیش اومده و لی الان دیگه نه.کسی بین اجراهای تلویزیونی نیومده .کسی نبوده خلاف انتطارم این کارو کنه.
خبرنگار:اگه پیش بیاد واست چی کار میکنی؟
انریکه:شاید بخندم…ممکنه!.چون واقعا نمیتونه آدم جلو خودشو بگیره و قتی داره تو تلویزیون زنده اجرا می کنه!
خبرنگار:خیلی از طرفدارا میپرسن که فیس بوک داری انریکه یا نه
انریکه:بله.فیس بوک دارم.
خبرنگار:واگه ما تو رو اد کنیم که جز دوستات شیم.توام فاولو بک میدی به ما یا نه؟
انریکه:البته.چرا که نه.همون موقع حتما
خبرنگار:خب دوستان.انریکه ایگلسیاسو میشناسید.آلبوم جدیدش یوفوریا ششم جولای شامل دو زبان منتشر میشه.تبریک به خاطر آلبوم جدید انریکه
انریکه:خیلی ممنون
وای این مصاحبه چقدر قشنگ بود با این که طولانی بود اما من از خوندنش سیر نمیشدم خیلی قشنگ به سوالا جواب میده همین چیزاش بین همه محبوبش کرده صداقتش تو جواب دادن قابل تحسینه مرسی از اینکه این مصاحبه رو برامون ترجمه کردی و نوشتی دست گلت درد نکنه
موافقم.این قدر جواب سوالارو با صداقت و درعین حال با زیرکی میده که متوجه طولانی بودنش نمیشه آدم!
خواهش می کنم عزیزم
مرسی منا جان فعلا نخوندم مصاحبه رو اول خاستم تشکر کنم ازت بعد بخونم زحمت کشیدی عزیزم @-}–
خواهش می کنم عزیزم.قابلی نداشت
“حقیقتش من کسیو نمی شناسم که تک تک البوما گوش داده باشه و بشناسه”
فک کنم هنوز خیلی از طرفداراشو نشناخته
مرسی منا جان
همین طوره 🙁
عجیبه واقعا.یا شایدم از فروتنی زیاشه!
خواهش می کنم
سلام خیلی مصاحبه ی خوبی بود ممنون منا جون 😛 کلا از خوندن مصاحبه هاش خیلی لذت میبرم 😉
سلام
حق باشماست.به خصوص وقتی ترجمه رو با ویدیو اصلی ببینیم جالب ترم میشه..طرز جواب دادنش،لحنش و کلا تیپش واسه هرکسی تازه و جذابه.
قابل شمارو نداشت
مرسی یکی از بهترین مصاحبه هایی بود که از انریکه دیده بودم. سوالای خوبی ازش پرسیدن و انریکه هم مثل همیشه صادقانه به همشون جواب داد. حیف خبر نداره فنایی هستن که تک تک آلبوماشو با عشق خاصی گوش میدن و تک تک ترکاشو دوست دارن. البته این مصاحبه قدیمیه شاید تا الان خبردار شده باشه … 🙂
درسته…واقعا این جوابش واسه منم عجیب بود.چون اصلا خیلیا که مسن ترن با آهنگای انریکه بزرگ شدن و حتما همه ی آلبوماشو شنیدن.شاید منظورش از این حرف آلبومای اولش مثل آلبوم پرتغالیش بوده که مثلا برای طرفدارای این نسل جذابیت آهنگای امروزی رو نداره.چون همه چیز عوض شده واقعا
خواهش می کنم
واقعا دست درد نکنه منا جان خیلی حال کردم.
.خواهش می کنم عزیزم